تدبیری برای بی عدالتی

ساخت وبلاگ

 

کار تنها عامل تامین نیازمندی های جامعه بشری و ادامه حیات انسانهاست،درواقع کار یکی از اساسی ترین فرآیند زندگی انسان از ابتدا تا به انتهامی باشد.دریافت دستمزد و اجرت در ازای انجام فعلی که به اعتبار اراده و اختیار انسان  و انتخاب و بدست آوردن شغل نصیب کارگر می شود  همواره از قدیم الایام به مذاق کارفرما خوش نبوده  وتنش میان کارگر و کارفرما از همین نقطه شکل گرفت.با اندکی مطالعه و تحقیق در خصوص مناقشات قشرکارگری با قشر سرمایه دار یا کارفرمایان چه در جوامع داخلی و چه بین المللی تحت عناوین متعددی از جمله ؛تجمع ، اعتصاب ،تعطیلی کار ،انواع نزاع و درگیری دولت را دچار یکسری ناملایمات خاص بخود می کند.در دنیای کنونی مسئله کار وکارگری و تصویب قانون منحصر بفردش ازجمله تعیین سطح دستمزد مکفی در حد زندگی آبرومندانه یک موضوع کاملا سیاسی،مهم وبحث برانگیز در تمام سطوح تصمیم گیری های خرد و کلان دولت ها محسوب می شود که این مهم در کشور ما به گونه ای دیگرو بسیار بی اهمیت در چشم دولتمردان خودنمایی می کند.

لایحه بررسی اصلاح قانون کار که دولت مرتبا" بدنبال تصویب آن بود هیچ چیزی جز تضعیف حقوق کارگران و ایجاد شکاف بیشتر بین دستمزد وقدرت خرید کارگران در پی نخواهد داشت وزندگی را برای این قشر به جای اینکه بسوی افتخار و سربلندی معنا کنند به سمت انحراف و سرافکندگی تغییر هویت میدهد و زندگی برایشان مبدل به یک درد میشود که بحکم جبر بایستی آنرا تحمل نمایند.چرا باید این زندگی  برای عده ای بسان گهواره ای که فقط لالایی عشق را نجوا میکندشیرین باشد وبرای عده ای باید با ارائه لایحه یا تعیین دستمزد بصورت حداقلی مورد اشاره که منجر به تضعیف حقوق آنان شود و اجبارا"آن را تحمل می کنند و یا دائما" در ستیز با عدم توانمندی تامین و خرید روزمره زندگی باشد؟ براساس چه مصلحتی به خودتان اجازه میدهید قانونی مغایر قانون کار تصویب نمائید.؟ چه راهکار مناسبی برای جبران فاصله قدرت خریدودستمزدکارگران دارید؟با چه مکانیزمی میخواهیدافزایش سطح فقر ، افزایش اختلاف درآمد خانوارهای کارگری نسبت به کارمندی ، افزایش اختلاف تحکیم بنیان خانواده و سنگینی هزینه های سبد معیشتی کارگران را تعیین وکاهش دهید؟

در آستانه سال جدیدو تعیین درصدافزایش دستمزد کارگران بایدمبنای کارشما منطبق با اصولی ترین پیشنهادات باشد نه حد اقلی ظالمانه.چرا باید زندگی و آرامش معیشتی خانواده کارگران را صرفا" بخاطر سود کارفرما یان به مخاطره اندازیم این یعنی قربانی نمودن کارگر زیر چکمه کارفرما به حمایت دولت که چنین حمایتی کاملا" بی اساس خواهد بود. جفای ناصواب در حق کارگران در واقع در همان شورای تعیین حداقل دستمزد بنا گذاشته شد آنهم به گونه ای که ازتعداد12نفرتصمیم گیردرشورا فقط از3 نفراز نمایندگان کارگران هستندو بقیه اعضاء ازسوی دولت وکارفرما هست واین اوج نابرابری و بی عدالتی خواهد بود ودر واقع کاری است کاملا"یکطرفه و یک سویه که با هیچ استانداردی همخوانی ندارد.

گردانندگان چرخه توسعه و پیشرفت جامعه گرچه با افتخار اسم کارگر را بر خود دارند اماهمانندسایر کارکنان دولت و مردم از نعمت شعور سیاسی ،دانش دانشگاهی، آگاهی و اشراف برتمام مسائل اجتماعی برخوردار هستند وبخوبی متوجه میشوندکه هدفی جز کارگر زدایی در پس این اهداف نیست. اینان خوب میدانند که اگر مسئولان واقعا دلسوز نظام جمهوری اسلامی که خونبهایش خون هزاران شهید کارگر و دانشجو و بسیجی و همه اقشار محترم جامعه اند،اکنون اگر دل در گرو مملکت دارید بدانید نتیجه کارگر زدایی چیزی جز رای زدایی به شما نخواهد بود و آنان شاکله و شاخص توازن و تعادل در هر سطحی از جامعه هستند.یادتان باشد که بفرموده پیامبر رحمت للعالمین حضرت محمد (ص) اینان همان کسانی هستند که عرق شان همچون خون شهداء ارزشمند است و اینان سفیران اقتصاد، سرداران رشد و توسعه و گردانندگان واقعی چرخ های اقتصاد مملکت وپشتوانه در زمان انتخابات و حضور در سنگرهای سازندگی قبل و بعد از جنگ هستند.

مگر نه اینکه اسلام برای کارگران ارزش قائل است همانطوری که یک شخص عالم ویک شخص مجاهدراتوصیف می کندکارگررا توصیف می کند، پس چه دلیل منطقی پشت این همه بی اهمیتی وظلم درحق کارگران وجود دارد؟در آئین و شریعت اسلام ،در احادیث و روایات ،درکلام امام خمینی (ره) بنیانگذار و معمار کبیر انقلاب اسلامی ،در کلام مقام معظم رهبری ،در سخن بزرگان و رهبران سیاسی ،در حقوق داخلی و حقوق بین المللی ،در محافل سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی و در جهان امروزی کارگران را ازجمله عناصر تاثیرگزار و فعال و همراه ودارای حقوق حقه توام با آرامش درهر جامعه ای میدانندکه درهر گونه تصمیم گیری و سیاست های پیش روی خود شریک دانسته و کم توجهی وعدم علاقه به حضورشان را غیر ممکن میدانند .

دکتر روحانی رئیس جمهور محترم در آئین تجلیل از قهرمانان المپیک فرمودند:"ما انسان هستیم و نیاز به شادابی داریم، نیاز به لبخند و خوشحالی داریم"، وی گفت: فکر نکنید که مردم بدون نشاط و خوشحالی می‌توانند از مشکلات عبور کنند.رئیس جمهور با بیان اینکه عده‌ای هستند که می‌خواهند همواره مردم را به هر بهانه‌ای نسبت به آینده ناامید کنند، اظهار داشت: ایجاد ناامیدی ضربه به حرکت ملی است، ایجاد ناامیدی مأیوس کردن جامعه از حرکت رو به جلو است.

 بر همین مبنا وتوجه جدی به سخنان رئیس جمهور محترم ، قشر کارگران نیز انسان هستند و نیاز به شادابی دارند و نیاز به لبخند و خوشحالی دارند ونباید خجل و افسرده شوند با این دستمزد حداقلی وتصویب آن یعنی ناامیدن کردن مردم به هر بهانه ای نسبت به آینده، تغییر در نگرش و رویکرد دولت و مجلس را در خصوص بررسی و اصلاح دستمزدرا به استناد قانون به دو دلیل خواستارم .اول برای حفظ آرامش وآبروی کارگران در خصوص تامین هزینه سنگین خانواده  وندادن بهانه دست دشمنان داخلی و خارجی ،دوم حداقل مزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌شود. امید می رود با اقدامی منصفانه و با نگاهی منطقی آرامش رابه در خیمه گاه قشر 13میلیونی کارگران با افزایش سطح حقوق ودستمزد چه بشکل نقدی و یا غیر نقدی بازگردانده شود و به فرموده دکتر روحانی "امید یک سبد است و ما نیاز به سبد امید داریم".

                                                                                                             با احترام-ح. مجدنیا

+ نوشته شده توسط حیدر مجدنیا در شنبه چهاردهم اسفند ۱۳۹۵ و ساعت 14:47 |
طراوت بودن...
ما را در سایت طراوت بودن دنبال می کنید

برچسب : تدبیری,برای,عدالتی, نویسنده : majd926o بازدید : 132 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1396 ساعت: 21:06